فرونشست زمین به عنوان پدیدهای خاموش، اما به شدت مخرب، امروز به یکی از تهدیدهای اصلی زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی خراسان رضوی بدل شده است؛ روندی که از اوایل دهه۱۳۸۰ با گسترش ترکهای عمیق در دشتهای بحرانی نظیر مشهد، نیشابور، خواف، بردسکن و کاشمر آغاز شد و اکنون بسیاری از مناطق شهری استان را نیز درگیر کرده است.
علت این پدیده، پیش از هر چیز به برداشت بی رویه از منابع زیرزمینی، کاهش بارش ها، تداوم خشک سالی و فقدان رویکرد علمی در مدیریت آب بازمی گردد؛ موضوعی که متأسفانه نه فقط اراضی کشاورزی، بلکه زیرساختهای شهری و حتی میراث تاریخی باارزش استان را با خطر جدی مواجه ساخته است؛ به ویژه دادههای ماهوارهای منتهی به ۲۰۲۴میلادی نشان میدهد که بیش از دوسوم آبخوان مشهد درگیر فرونشست است و این مسئله در آیندهای نزدیک، میتواند ابعاد فاجعه باری برای بافت شهری و هویت تاریخی منطقه به دنبال داشته باشد.
در چنین شرایطی، نخستین گام برای مواجهه مؤثر با بحران، پذیرش واقعیتِ بحران آب و اطلاع رسانی شفاف به جامعه درباره تبعات پرهزینه آن است. خروج از رویکرد خوش بینی کاذب و اعتراف به ابعاد تهدید، شرط اول ایجاد عزم ملی و مسئولیت پذیری اجتماعی است. تجربه نشان داده است در شرایط موجود، مدیریت جزیرهای و بخشی منابع آب به هیچ عنوان پاسخگوی این بحران نیست و تنها راه عقلانی، حرکت به سمت مدیریت یکپارچه حوضههای آبریز و بازتعریف سیاستهای بهره برداری بر مبنای میزان آب تجدیدپذیر خواهد بود.
شکی نیست که امروز افزایش کارایی مصرف آب در بخش کشاورزی، تغییر جدی در نگاه به ارزش اقتصادی و زیست محیطی آب، و توسعه راهکارهایی، چون بازچرخانی پساب شهری برای مصرف صنعتی، از اولویتهای جدی و ضروری استان به شمار میرود.
درکنار این ملاحظات، برنامه ریزی برای کاهش هدررفت آب در شبکههای انتقال و توزیع، توسعه شبکههای هوشمند پایش کمی و کیفی آبخوانها و جلوگیری قاطع از گسترش حفر چاههای جدید یا تعمیق و جابه جایی چاههای موجود در دشتهای ممنوعه، میتواند سهم بسزایی در مهار ابعاد بحران داشته باشد. حرکت در مسیر شناسایی منابع آبی جدید و پایدار برای گذر از خشک سالیهای آینده، اصلاح سازوکارهای مرتبط با تجارت آب مجازی، و ارتقای شفافیت مصرف آن در سطح محصولات مصرفی، باید به فرهنگ عمومی و مدیریتی تبدیل شود.
به طور هم زمان، متوقف سازی یا بازنگری اساسی طرحهای انتقال آب، سدسازی و تونلهای آبی تنها در شرایط ویژه (مانند مدیریت سیلاب یا تغذیه مصنوعی آبخوان) قابل بحث است و بدون مطالعات دقیق و اخذ نظرات تخصصی سازمان زمین شناسی کشور، اجرای هیچ پروژهای نباید مجاز باشد.
آمایش سرزمین بر مبنای محدودیتهای زمین شناسی و جغرافیایی و همچنین حمایت و توسعه صنایع کم آب بر، بخشی از آینده نگری توسعه پایدار این خطه است. در نهایت باید بر ضرورت هماهنگی نهادی، بهره گیری از دانش تخصصی و تقویت همدلی جامعه محلی در مدیریت فرونشست تأکید کرد تا بتوان به عبور ایمن از این بحران پیچیده و صیانت از میراث و منابع ارزشمند خراسان رضوی امیدوار بود.